موسیقی و نامداران

آشنایی با نامداران موسیقی

موسیقی و نامداران

آشنایی با نامداران موسیقی

فرهاد فخرالدینی نت هایی از دوران کودکی

فرهاد فخرالدینی نت هایی از دوران کودکی

فرهاد فخرالدینی به سال 1316 در خطه قهرمان پرور و مهد تمدن و فرهنگ ایران زمین پدرش محمد علی فخرالدینی متخلص به محزون 1278 - 1365 از شعرای مردمی آذربایجان بوده که در نزد مردم آن سرزمین احترام خاصی برخوردار بوده است او صاحب دو کتاب شعر به زبان ترکی است فرهاد چهارمین فرزند خانواده است و 3 خواهر و 3 برادر دارد . برادر بزرگ فرهاد به نام فخرالدین از عکاسان و نقاشان و هنرمند کشور است .برادر دوم فرخ نیز عکاس مشهوری هست و برادر کوچکتر فاروق است که ضمن اشتغال به حرفه عکاسی از ورزشکاران به نام بوده وسالها سمت مربیگری تیم ملی والیبال ایران را به عهده داشته است . برادر بزرگ فرهاد در منزل تاری داشت که اوقات فراقت خود را با آن میگذراند . هروقت که او در منزل نبود فرهاد با تار او ور میرفت و چون در این کار علاقه و استعدادی نشان میداد پدر برای وی ویولونی تهیه کرد و او را تشویق به فراگیری این ساز کرد . اولین معلم او شخصی بود به نام احمد مهاجر که یکی از نوازندگان ارکستر صبا بود . فرهاد در این کللاس تمام دوره های ویولون استاد صبا را یاد گرفت  و سپس برای تکمیل معلومات خود به نزد استاد صبا رفت و در مدت کوتاهی که او شاگرد صبا بود کسب فیضفراوان نمود و همیشه مورد تشویق و محبت استاد بود .

فخرالدینی در یکی از خاطراتش گفته که : روزی در کلاس درس استاد هنگامی که داشتم کتاب ویلونم را روی پوپیتر (پایه کتاب نت) میگذاشتم ورقه نتی از لای کتاب بر زمین افتاد چون در یک دستم ویولون بود و در دست دیگرم کتاب بود استاد پیشدستی کرد و زودتر از من آن را از زمین برداشت و به ملودی که من بر روی آن کاغذ یادداشت کرده بودم به دقت نگاه کرد و بعد مرا هم با نگاهی برانداز کرد و این بررسی را چند بار تکرار نمود . از اینکه او متوجه شده بود من نزد خود مشغول آهنگسازی هستم خیلی نگران بدم و فکر میکردم الان استاد من را به خاطر اینکه خودسرانه و بدون مشورت اومشغول آهنگسازی شده ام سرزنش خواهد کرد ولی با کمال تعجب دیدم چهره اش شکفته شد و سه بار تحسین گفت : خوبه خوبه خوبه این تشویق او در من خیلی اثر خوبی گذاشت و من این مسئله را که قبلا فقط برایم سرگرمی بود جدی گرفتم و از آن پس هر ملودی کهبنظرم میرسیددر دفترم یادداشت میکردم که بعد ها از همین یادداشتها در ساخته هایم استفاده های فراوانی بردم . مثلا در بخشی از موسیقی سریال ابن سینا از همین یادداشتها استفاده کردم در هجده 18 سالگی چهار مضرابی ساخته بودم که خود با ویلون آن را می نواختم . بعدها همین قطعه را تحت عنوان چهار مضراب چهار گاه برای ویولون همراهی ارکستر نوشتم و با ارکستر رادیو و تلویزیون به رهبری خودم اجرا کردم .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد